ابن محمد بن صول کاتب، مشهور به صولی. مترسل و شاعر مشهور. وفات 243 ه. ق. جد دوم او صول از مردم جرجان بوده. گویند فیروز و صول دو برادر بودند و قبل از آنکه جرجان را مسلمانان فتح کنند در این شهر امارت داشتند وبه دین زردشتی بودند و پس از اسلام محمد بن صول از داعیان بنی عباس بود و ابراهیم صاحب ترجمه و برادرش عبدالله به ذوالریاستین فضل بن سهل پیوسته و متقلد کارهای مختلف دولتی شدند. ابراهیم دیوان املاک و نفقات را درسرمن رأی متصدی بوده و در همان جا درگذشت. اشعارش بغایت نیکو و دیوان او معروف است. (وفیات). و صول نام یکی از قراء جرجان است و اصل آن چول باشد. و از اوست: کتاب رسائل. کتاب الدولهالعباسیه. کتاب العطر. کتاب الطبیخ. و ابن الندیم گوید دیوان او بیست ورقه است. و نیز ابن الندیم در جای دیگر آورده است که ابراهیم بن العباس یکی از بلغای سه گانه پس از بلغای عشرۀ ناس است و ظاهراً مراد ابن الندیم صاحب همین ترجمه باشد
ابن محمد بن صول کاتب، مشهور به صولی. مترسل و شاعر مشهور. وفات 243 هَ. ق. جد دوم او صول از مردم جرجان بوده. گویند فیروز و صول دو برادر بودند و قبل از آنکه جرجان را مسلمانان فتح کنند در این شهر امارت داشتند وبه دین زردشتی بودند و پس از اسلام محمد بن صول از داعیان بنی عباس بود و ابراهیم صاحب ترجمه و برادرش عبدالله به ذوالریاستین فضل بن سهل پیوسته و متقلد کارهای مختلف دولتی شدند. ابراهیم دیوان املاک و نفقات را درسرمن رأی متصدی بوده و در همان جا درگذشت. اشعارش بغایت نیکو و دیوان او معروف است. (وفیات). و صول نام یکی از قراء جرجان است و اصل آن چول باشد. و از اوست: کتاب رسائل. کتاب الدولهالعباسیه. کتاب العطر. کتاب الطبیخ. و ابن الندیم گوید دیوان او بیست ورقه است. و نیز ابن الندیم در جای دیگر آورده است که ابراهیم بن العباس یکی از بلغای سه گانه پس از بلغای عشرۀ ناس است و ظاهراً مراد ابن الندیم صاحب همین ترجمه باشد
یکی از مشایخ و پیروان طریقت صوفیه درقرن چهارم هجری. اصلاً از مردم سمرقند بوده، سپس به بغداد مسافرت کرد و چندی آنجا بسر برده و بسمرقند بازگشت و از او سخنانی در حکم و اخلاق نقل کرده اند
یکی از مشایخ و پیروان طریقت صوفیه درقرن چهارم هجری. اصلاً از مردم سمرقند بوده، سپس به بغداد مسافرت کرد و چندی آنجا بسر برده و بسمرقند بازگشت و از او سخنانی در حِکَم و اخلاق نقل کرده اند
النظّام البصری، مکنی به ابواسحاق. پیشوای فرقۀ نظامیۀ معتزله، از قدمای علماء بصره و یکی از ائمۀ معتزلیان. اشتهار او به نظام از آنروست که مهره ها به رشته کشیده ببازار بصره می فروخت. در علم کلام و حکمت و طبیعیات و دیگر علوم عقلی و نقلی متبحر بوده و بالخاصه در فلسفه مطالعات بسیار داشته و چون در توفیق افکار فلاسفه و متکلمین می کوشید طریقۀ معتزله را که بدین مقصود مساعدتر بود اختیار کرد. ابراهیم هم از اوان صبا بکثرت ذکاء و فصاحت مشارالیه بود. علم کلام را از ابوالهذیل علاّف فراگرفت. گویند هارون خلیفه وقتی او را برای مباحثۀ باحسنیه کنیزک جعفر صادق علیه السلام به بغداد طلبیده و او در محضر خلیفه و خالد بن یحیی برمکی با حسنیه به بحث پرداخته است. اشتهار کامل نظام در خلافت معتصم عباسی است. اقوال خاص او را در کلام شهرستانی در ملل ونحل آورده. نظام را اشعار لطیف است و ابن الندیم گوید دیوان او پنجاه ورقه است. ابوعثمان جاحظ عمرو بن بحر از شاگردان ابراهیم بن سیار است. وفات او در سی وشش سالگی به سال 121 ه. ق. (از قاموس الاعلام) و تاریخ وفات ظاهراً صحیح نیست چه با معاصر بودن او با هارون و ابوالهذیل وفق نمیدهد
النظّام البصری، مکنی به ابواسحاق. پیشوای فرقۀ نظامیۀ معتزله، از قدمای علماء بصره و یکی از ائمۀ معتزلیان. اشتهار او به نظام از آنروست که مهره ها به رشته کشیده ببازار بصره می فروخت. در علم کلام و حکمت و طبیعیات و دیگر علوم عقلی و نقلی مُتبحر بوده و بالخاصه در فلسفه مطالعات بسیار داشته و چون در توفیق افکار فلاسفه و متکلمین می کوشید طریقۀ معتزله را که بدین مقصود مساعدتر بود اختیار کرد. ابراهیم هم از اوان ِ صِبا بکثرت ذکاء و فصاحت مشارالیه بود. علم کلام را از ابوالهذیل علاّف فراگرفت. گویند هارون خلیفه وقتی او را برای مباحثۀ باحُسنیه کنیزک جعفر صادق علیه السلام به بغداد طلبیده و او در محضر خلیفه و خالد بن یحیی برمکی با حسنیه به بحث پرداخته است. اشتهار کامل نظام در خلافت معتصم عباسی است. اقوال خاص او را در کلام ْ شهرستانی در ملل ونحل آورده. نظام را اشعار لطیف است و ابن الندیم گوید دیوان او پنجاه ورقه است. ابوعثمان جاحظ عمرو بن بحر از شاگردان ابراهیم بن سیار است. وفات او در سی وشش سالگی به سال 121 هَ. ق. (از قاموس الاعلام) و تاریخ وفات ظاهراً صحیح نیست چه با معاصر بودن او با هارون و ابوالهذیل وفق نمیدهد